محل تبلیغات شما



بالاخره بعد از چند سال موفق شدم فیلم" دردنیای تو ساعت چند است" رو ببینم.

با هنرنمایی لیلا حاتمی و علی مصفا و البته آهنگسازی کریستوف رضاعی.

 

چقدر خوب بود.

چقدر من بود !

چقدر در دنیای من ساعت فرق میکنه.


از خانه بیرون میزنم

اما کجا امشب؟

شاید تو میخواهی مرا در کوچه ها امشب.

پشت ستون سایه ها

روی درخت شهر ،

میجویم اما نیستی در هیچ جا امشب

میدانم آری نیستی اما نمیدانم ،

بیهوده میگردم به دنبالت چرا امشب

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه ،

بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب


طنین آهنگ " گل یخ" کوروش یغمایی با درجه ای ملایم،به گوش میرسد

تنها منبع منوّرِ اتاق چراغ مطالعه ای است که نهایتاً گستره ی میز را روشن کرده.

روی تخت کنار میز ؛ پر شده از کتاب و قانون و دادخواست و آرای دادگاه های بدوی و تجدید نظر.

تفاله های قهوه ، مدتهاست ته فنجان کنج میز خشک شده؛ اما هنوز بوی تند سوختگی اش به مشام میرسه!

دیگه قهوه هام به خوبی قدیما نمیشه! 

روزها یکی یکی خط میخورن و سلطنت مرداد رو به پایانه.

 

کوروش یغمایی همچنان میخواند:

بهار از دستای من پر زد و رفت؛ گل یخ توی دلم جوونه کرده.

 


ماه که روی بگیرد باید نماز آیات خواند!

خدا میداند که قهر ماه چطور میتواند غوغا بپاکند.

.

پ ن:حیف شد!

دوست داشتم همچین شبی ماه رو از رصد خانه ی دانشگاه میدیدم!

انشاالله 112 سال دیگه، مشروط بر بقای عمر

.


شبیه طنین اشرف زاده، که روزگاری حجت را در کوچه باغ های سبز نشابور و باغرود بر ما تمام میکرد.

وقتی از مبتلاشدن به پاییز و رنگهایش میخواند

از رقص با بید و جنگ با ،باد میگفت و ما هر بار ته دلمان قرص تر میشد.

از تلفیق صبح نشابور و نفسهای پاک یار میخواند و ما حظ میکردیم!

از چشمهای وی که دریچه ی مخزن الاسرار حقیقت بود و با هر پلک دنیا را غرق در زینتِ آگاهی و زیبایی مینمود

اما

اما حواسمان نبود که انتهای این آلبوم با جمله ی تلخی تمام میشد که هر بار خودمان را به یکسو میزدیم تا به مفهومش توجه نکنیم.

((هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم

اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی.))

امشب، شب فرخنده ایست

 امضا_ برای اول مرداد هزار و سیصد و

.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها